Wednesday, January 29, 2003


بخشي از سخنان جرج بوش در سخنراني ساليانه اش در كنگره آمريكا:
"در ايران امنيت جانی کسانی که از آزادی، حقوق بشر و دمکراسی سخن بگويند، در خطر است. ايرانيان مثل همه مردم دنيا حق دارند حکومت مورد علاقه شان را انتخاب کنند و خودشان سرنوشتشان را تعيين کنند. ايالات متحده آمريکا از آرمان مردم ايران برای برخورداری از يک زندگی آزاد حمايت می کند. حکومت ايران اين کشور را به گروگان گرفته، محدوديت های فراوانی برای مردم قايل شده، به دنبال توليد سلاح های کشتار جمعی است و از تروريسم حمايت می کند."
علي رغم سياستهاي توسعه طلبانه دولت بوش و تلاش براي تحت كنترل قرار دادن منطقه خاورميانه، بايستي اقرار كرد كه او اينبار با لحن ملايم تري در مورد ايران صحبت كرد و در بخش كوتاهي از سخنراني اش به مواردي اشاره كرد كه امروز در سطح جامعه ما نيز مطرح است. مسايلي از قبيل آزادي هاي اجتماعي و حق تعيين سرنوشت مردم به دست خودشان كه از شعارهاي اساسي ولي تو خالي آقايان اصلاح طلب نيز مي باشند. در چنين مقطعي كه سياستهاي اصلاحي دولت اصلاحات عملا به بن بست رسيده و در فكر معامله با جناح تماميت خواه است، اين چنين سخناني مي تواند نقش ارزنده اي در تقويت جناح سوم داشته باشد. جناحي كه معتقد به اصلاحات اساسي است. جناحي متشكل از شصت ميليون نفر كه با « نه »بزرگ خود به قدرت پرستان زمينه ساز حركتي گرديد كه تا حذف نهايي جانيان و آدمخواران حاكم بر ايران ادامه خواهد يافت.

Wednesday, January 22, 2003


ده روز مرخصي اجباري براي همشهري ها!
بالاخره تيغ تيز به گردن همشهري ها هم اصابت كرد. ده روز تعطيلي براي روزنامه اي كه بيشتر محتواي فرهنگي و اجتماعي دارد و كمتر خود را درگير بازيها و بحرانهاي سياسي مي كند. نكته جالب اينست كه تا به حال روزنامه ها به دليل چاپ مطالبي كه مغاير با نظرات آقايان بود توقيف مي شدند ولي ظاهرا قرار است از اين به بعد عدم انتشار مطالب خاص نيز جزء جرايم مطبوعاتي تلقي گردد. بيچاره نويسندگان و ناشران مطبوعاتي! معلوم نيست بايد به كدام ساز آقايان برقصند.

Friday, January 17, 2003


خطر در كمين!
چند سال پيش وقتي كه رفسنجاني به عنوان رييس جمهور به اصطلاح انتخاب شد در طي يك سخنراني اعلام كرد كه افراد مومن و حزب اللهي مي بايست در عرصه هاي اقتصادي پيشرو باشند و اين تفكر كه حزب اللهي نمي تواند سرمايه دار باشد تصور غلطي است. در طي هشت سال حكومت ايشان و در طي دوران به اصطلاح سازندگي، اكثر فرمانده هان سپاه كه در زمان جنگ هدايت آنرا بعهده داشتند به عنوان مديران ارشد كارخانجات و مراكز مهم و حساس اقتصادي منتصب شدند. دامنه نفوذ اين افراد در عرصه هاي عمراني از قبيل پروژه هاي سد سازي، بيشتر به چشم مي خورد. از آنجايي كه اكثر اين افراد نه از نظر علمي صلاحيت داشتند و نه شيوه مديريت مي دانستند، آنچان ضربه اي به اقتصاد كشور وارد كردند كه پيامدهاي آن سالها گريبانگير كشور خواهد بود. گسترش فساد اقتصادي، رانت خواري، ترويج فرهنگ رشوه خواري و اصرافهاي كلان اقتصادي تنها گوشه هايي از اين پيامدهايند كه امروز براي مردم، روشن و قابل لمس هستند. حال همين آقاي رفسنجاني به اصلاح سردار سازندگي مسيله بسيار خطرناك ديگري را مطرح مي كند كه اگر خداي ناكرده به مرحله اجرا برسد ديگر بايستي فاتحه هر گونه دموكراسي اعم از ديني يا غير ديني را خواند. تشكيل احزاب توسط بسيجيان و حزب الله يعني سلطه كامل بر مملكت و سركوب هرگونه نداي آزادي خواهي، به دست گرفتن افسار مجلس و رياست جمهوري و در نهايت ايجاد يك امپرطوري نهفته به رهبري جناب آقاي علي اكبر هاشمي رفسنجاني بهرماني.

Monday, January 13, 2003


بيچاره خميني!
در سالهاي اوايل انقلاب هوادارن خميني كه تلاش وسيعي در تحميق مرد م داشتند و در اين كار ازهر وسيله اي استفاده مي كردند، ادعا نمودند كه تصوير امامشان را در قرص ماه ديده اند. برخي مردم ساده دل نيز با اعتقاد به روحانيت خميني و نايب امام زمان بودن ايشان، اين قضيه را باور نمودند. پيامد اين موضوع محبوبيت فراواني براي خميني به ارمغان آورد وبراي سالهاي زيادي در قلب مردم ساده دل جاي گرفت. اما ببينيد كه در زمان حاضرمنزلت خميني آنچنان لوث و بي اهميت شده كه با قاضي فلك زده اي متعلق به 66 سال پيش عوضي گرفته مي شود. آنهم به شكلي فجيع درمانده و مفلوك اسير در چنگال قدرتي كه او همواره آنرا به هيچ مي گرفت و مي گفت كه: «آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند.» و اين تصوير او نه توسط كاريكاتوريست و يا دست اندر كاران روزنامه حيات نو كه بلكه توسط خود هوادارنش ارايه مي شود. همان كساني كه زماني او را در اوج آسمانها و در قلب ماه ديده بودند. گرچه پيرمرد كاريكاتور جنجال برانگيز شخص ديگري است كه از هيچ نظر قابل مقايسه با خميني نيست، اما شباهت آنها تنها به ظاهر خلاصه نمي شود. تصوير فوق روايت گر گوياي جايگاهي است كه امروز خميني و حكومت يادگار مانده اش در نزد مردم دارد.

Saturday, January 04, 2003


حمايت سفير سابق از همكاري اقتصادي با ايران
پيشاور- خالد محمود سفير پيشين پاكستان در ايران روز جمعه طي سخناني گفت كه پاكستان و ايران از پتانسيلهاي موجود در روابطشان بهره كافي نبرده بودند.
آقاي محمود كه رياست افتخاري سمينار دو روزه ( چشم انداز تاريخي روابط ايران و پاكستان) در دانشگاه پيشاور را بعهده دارد گفت كه بين روابط اقتصادي و تجاري دو كشور شكاف عميقي وجود داشت. همكاري هاي اقتصادي بين تهران و اسلام آباد در حداقل ممكن بود و تلاشهاي زيادي لازم بود تا به روابط موجود استحكام ببخشد.
آقاي محمود طي بحثي پيرامون فرازو نشيب هاي روابط سياسي بين دو كشور اسلامي گفت: « افغانستان، فرقه گرايي، و تند روهاي مذهبي روابط با ايران را مختل كرده بودند. اما پيوندهاي ريشه اي و عميق بين دو كشور كمك كرد كه مشكلات موجود را كنار زده شود. او گقت: « اين سمينار كه با همكاري مركز فرهنگي ايرانيان مقيم پاكستان و دانشكده تاريخ پيشاور تشكيل شده، ضرورتي به فراخواني براي افزايش پيوند بين ايران و پاكستان احساس نمي كند. دشمنان دو كشور از رابطه ما در هراسند و آرزوي ايجاد بد گماني بين ما را دارند.»
او اذعان داشت كه سفير بودن در ايران تجربه منحصر به فردي بود. او گفت كه قبلا سفير پاكستان در چين، عربستان سعودي و عراق بوده اما بيشترين ايام خوش را در تهران داشته است. ديپلمات سابق گفت: « طي دو دهه اخير دنيا تغييرات زيادي كرده است اما روابط بين ايران و پاكستان پا برجا مانده است.»
سعيد عبدالحسين، مدير مركز فرهنگي ايرانيان طي سخناني در اين سمينار گفت كه همه ايرانيان مقيم پاكستان احساس مي كنند كه در خانه خود هستند. او روابط بين دو كشور را « يك روح در دو بدن» توصيف كرد و اظهار اميدواري نمود كه سمينار بتواند روابط را مستحكمتر كند. ديپلمات ايراني گفت كه زبان فارسي كليد پيوند بين دو ملت و دو كشور است.
پرفسور احسان اكبر نيز طي سخناني گفت كه زبان اردو انشعابي از زبان فارسي است.
نماينده هايي از تمام نقاط پاكستان در اين سمينار شركت دارند تا نظرات گوناگوني را در باره روابط ايران و پاكستان مورد بررسي قرار دهند.